استراتژی روند یا استراتژی مبتنی بر روند یک استراتژی معاملاتی است که در آن، وقتی روند قیمت یک دارایی بالا میرود معاملهگر آن را میخرد و وقتی روند قیمت آن دارایی میریزد، آن را میفروشد و انتظار دارد که روند قیمت ادامه پیدا کند.
تکنیکها، محاسبات و بازههای زمانی مختلفی برای تعیین جهت اصلی بازار و تولید سیگنال معاملاتی (سیگنال فارکس) استفاده میشود؛ مانند: محاسبات قیمت بازار فعلی، مووینگ اوریجها و برک اوتهای کانال. معاملهگرانی که از این استراتژی معاملاتی استفاده میکنند، قصد ندارند سطوح قیمت به خصوصی را پیش بینی کنند؛ آنها به سادگی در شروع روند وارد میشوند و از آن سواری میگیرند.
به علت تنوع ابزارها، تکنیکها و بازههای زمانی مختلف مورد استفاده برای تعیین روند، معاملهگران همیشه با هم همبستگی ندارند.
این استراتژی معاملاتی به گفتهی کمیتهی مشاورین تجارت کالا، استراتژی غالب معاملهگران تکنیکال است. بر اساس تحقیقی که توسط گالن بورگارت انجام شده، در خلال سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۰ بیشترین میزان همبستگی در میان معاملهگران روند وجود داشته است.
تعریف استراتژی روند
استراتژی روند، یک استراتژی معاملاتی یا سرمایهگذاری است که معاملهگر با استفاده از آن سعی میکند از حرکتهای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت سود کند. این استراتژی در اغلب بازارها قابل استفاده است. همانطور که گفتیم، معاملهگران روند با هدف پیش بینی حرکتهای بعدی بازار از این استراتژی معاملاتی استفاده نمیکنند. هنگامی که یک معاملهگر با استناد بر دلایل و مستندات تکنیکال کافی تشخیص میدهد که یک روند ایجاد شده است، به آن ورود میکند و از آن بهره میگیرد. آنها حدس میزنند که این روند به اندازهی کافی ادامه پیدا میکند. «روند بازار»، گرایش یک بازار مالی به ادامهی حرکت در یک جهت خاص است. اگر در جهت روند چرخشی صورت گیرد، معاملهگران صبر میکنند تا این چرخش را به عنوان روند جدیدی در خلاف روند اخیر، شناسایی کنند. آنها پیش از اینکه وارد روند جدید شوند، از روند قبل خارج میشوند.
توقف ضرر: برای به حداقل رساندن ضرر، هنگامی که بازار بر خلاف شما حرکت میکند از معاملات خود خارج شوید.
تداوم سود: هنگامی که بازار دارد طبق پیش بینی روند را ادامه میدهد، تا زمانی که نشانههای معکوس شدن بازار را ندیدهاید، سود خود را متوقف نکنید.
گرچه این رویکرد لببهلب با تحرکات بازار، عنصر بسیار مهمی به نام مدیریت ریسک نیز دارد که شامل در نظر گرفتن سه مؤلفه میشود: تعداد سهم یا دارایی نگهداری شده یا میزان سرمایهی وارد شده به معامله، قیمت فعلی بازار و نوسانات فعلی بازار. اولین قانون مدیریت ریسک، سایز معامله در هنگام ورود را در نظر میگیرد. بر اساس اندازهی حساب معاملاتی و مسألهی نوسانات، چقدر بخریم یا بفروشیم؟ تغییرات قیمت میتواند منجر به افزایش یا کاهش سرمایهگذاری در معاملهی اولیه شود. حرکت منفی قیمت میتواند منجر به خروج معاملهگر از کل معامله شود.
ملاحظات
قیمت: یکی از اولین قانونهای استراتژی روند این است که قیمت مسئلهی اصلی است. معاملهگران ممکن است از اندیکاتورهایی استفاده کنند که نشان بدهد قیمت ممکن است در حرکت بعدی خود کجا برود و نباید نسبت به این مسئله بیتوجه بود. اما یک معاملهگر بیشتر باید به آن چه که بازار در حال حاضر انجام میدهد توجه کند، نه آن چه که میتوانست انجام دهد. تنها قیمت فعلی است که به شما میگوید بازار در چه حال است.
مدیریت دارایی: یکی دیگر از عواملی که در دنبال کردن روند نقش اساسی دارند این است که بدانیم چه میزان پول را وارد معاملهی مبتنی بر روند خود کنیم.
مدیریت ریسک: دستور توقف ضرر یک قانون است. توقف ضرر یعنی در دورههایی که نوسانات بازار بالاتر است، حجم معاملاتی کاهش مییابد. در دورههای ضرر، پوزیشنها کم و اندازهی معاملات کوچیکتر میشوند. هدف اصلی حفظ سرمایه برای زمانی است که روند قیمتها دوباره مثبت میشود.
قوانین: استراستژی روند باید سیستماتیک باشد. قیمت و زمان همیشه محوریت دارند. این تکنیک مبتنی بر تحلیل فاکتورهای فاندامنتال و نیروهای عرضه و تقاضا نیست.
مثال
یک معاملهگر تصمیم میگیرد دارایی مشخصی (جفتارز، کالای تجاری و …) را معامله کند و به همین دلیل از یک استراتژی معاملاتی اولیه استفاده میکند.
کالای تجاری: سویا
رویکرد معاملاتی: بلند و کوتاه متناوب
ورود: وقتی مووینگ اوریج سادهی پنجاه دورهای از بالای مووینگ اوریج سادهی صد دورهای عبور کند، بعد از باز شدن بازار، پوزیشن بلندمدت باز کند. کراس اور نشان میدهد که روند اخیراً رو به رشد بوده است.
خروج: روز بعد، وقتی مووینگ اوریج صد دورهای از بالای مووینگ اوریج پنجاه دورهای عبور کرد، از پوزیشن بلند خارج میشود و پوزیشن کوتاه باز میکند. کراس اور نشان میدهد که روند رو به رشد است.
توقف ضرر: توقف ضرری براساس حد ضرر قابل قبول تعیین میکند. مثلاً، اگر در ده روز گذشته، متوسط دامنهی واقعی قیمت 0.5 درصد بازار فعلی است، توقف ضرر میتواند چهار برابر یعنی 2 درصد در نظر گرفته شود.
این امکان وجود دارد که برخی معاملات سودآور نباشند اما با به حداقل رساندن ضرر و نبستن معاملاتی که در سود هستند، استراتژی روند به طور کلی سودآور است. این استراتژی در بازارهایی که نوسانات کمتری دارند، بهتر عمل میکند. معاملهگرانی که تمرکزشان روی کالاهای تجاری است، از این استراتژی پول زیادی میسازند. از طرفی، در بازارهای دارای نوسان بالا حتی در سطح سقوط بازار، معاملهگران وارد پوزیشنهای کوتاه میشوند و از روند نزولی بازار سود میبرند.